توضیحات
میس امیلی گریرسن، دختر یک خانواده متمول و بانفوذ پس از مرگ پدر تنها می شود؛ تنهایی او چنان است که ترحم همسایگان را برانگیخته است ؛ اما آنان تنها به جمله ای درباره او بسنده می کنند: “بیچاره امیلی “. امیلی با هیچ کس در ارتباط نیست ، جز نوکر پیر سیاهپوستی که معجونی از آشپز و باغبان است و در خانه او کار میکند.کلنل سارتوریس ، شهردار شهر، امیلی را از مالیات معاف کرده است و دلیل او برای این کارش ، بدهی شهرداری به پدر امیلی عنوان می شود. حتی بعدها جانشینان شهردار وقتی چنین قانونی( معافیت امیلی از پرداخت مالیات )را منسوخ می دانند و از امیلی مالیات طلب می کنند، او تنها به جمله ای بسنده می کند: “از کلنل سارتوریس بپرسید من در جفرسن از مالیات معافم “. این جمله امیلی زمانی تعجب برانگیزتر می شود که معلوم شده است کلنل ۱۰ سال پیش مرده است . امیلی در طول این مدت و حتی سالها پس از این هم از خانه خود بیرون نیامده و تنها خود را در خانه اش محبوس کرده است ؛ نه او چیزی از دیگران میداند و نه دیگران چیزی از او.میس امیلی پس از مرگ پدرش با هومربارون – کارگری که برای فرش کردن خیابان ها و پیاده روها به شهر آمده است – آشنا می شود و پس از مدتی که همگان فکر می کردند امیلی و هومر قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، هومر ناپدید می شود و دیگر کسی خبری از او نمی یابد. میس امیلی پس از این غیبت ، به داروخانه می رود و مرگ موشی می خرد؛…..
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.